گفتگوی واقعی چگونه است؟
ما یکطرفه حرف میزنیم، اما گفتگو نمیکنیم. آنجایی هم که به ظاهر گفتگو میکنیم، در واقع هیچ گفتگوی دوطرفهای وجود ندارد. ما فقط ذهنیات خود را بیرون میریزیم و بر حرفهای خود پافشاری میکنیم و اصلا به سخنان طرف مقابل گوش نمیدهیم. هر کسی منتظر است طرف مقابل ساکت شود، یا او را ساکت کند، یا در میان سخنانش حرف خود را بر سر او بکوبد.
گاهی نیز هیچکدام از این ناهنجاریهای ظاهری وجود ندارد. دو طرف در ظاهر خیلی مؤدب و کاملا موقر، به نوبت، حرف خود را میزنند و اجازه میدهند طرف مقابل سخنان خود را کامل بیان کند، اما باز هم یک گفتگوی واقعی در کار نیست. پس چگونه میتوان گفتگوی واقعی را تشخیص داد؟ آیا اصلا نشانهای هست؟ آری، هست؛ نشانهای کاملا آشکار: پرسش.
نشانه یک گفتگوی واقعی آن است که در آن پرسشهای واقعی وجود دارد. دو طرف واقعا از یکدیگر میپرسند. آنان واقعا سوال دارند و لذا به پاسخهای یکدیگر ارج مینهند و بر اساس پاسخها، پرسشهای بعدی را سامان میدهند و اینگونه گفتگو را به پیش میبرند. به همین دلیل، بیثمربودن فرآیند گفتگوی واقعی محال است.
بدون پرسش، گفتگویی در کار نیست؛ تفکری در کار نیست و اصلا انسان و انسانیتی در کار نیست.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.