انگشت شصت و اشارهاش را آنقدر به هم نزدیک کرد که شکاف باریکی بین آنها ایجاد شد.
«کوچولو. خیلی کوچولو.»
«چه خبرته؟!»
«کتاب باید همینقدر باشه.»
«اینکه دیگه کتاب نیست. یه ورق کالباسه!»
«من فقط اینجور کتابها رو انتخاب میکنم تا زود تمام بشن. تا حالا صدتا از اینها رو خوندم.»
خواندن کتاب برای او مثل تخمه شکستن بود، هم از جهت کمیت و هم از جهت سرگرمی. اصرار بر خواندن کتابهای سادهی یکبار مصرف درست نیست. چراکه یکی از اهداف کتابخوانی آن است که انسان ذهن قوی و نیرومندی داشته باشد. این امر با ارتقاء کیفیت کتابخوانی حاصل میشود.
کتابخوانی یک امر کیفی است. شدت و ضعف دارد. یک کتابخوان باید تلاش کند در کتابخوانی قوی شود. عضلات ذهنش حجیم شود و مغزش سیکسپک درآورد. این امر نیاز به یک برنامه منظم، مستمر و تا حدی طولانیمدت دارد. ابزار این برنامه هم خود کتابهاست. کتابخوانی را با کتابخوانی میآموزیم. اما چگونه؟
در هر زمینهای که مورد توجه و علاقه شماست، دو سه کتاب خیلی خوب را خیلی خوب بخوانید؛ بارها و بارها. حتی اگر هم این کار ماهها و سالها طول بکشد. آنقدر بخوانید تا در آن کتابها استاد شوید و بتوانید آنها را – برای مثال – یک ترم تدریس کنید. اگر اهل فلسفه هستید، دو سه متن اصلی را از فیلسوفان بزرگ با تمام توان ذهنی بخوانید. هیچ اشکالی ندارد که سالها به درازا بکشد. مطمئین باشید ارزشش را دارد. حتی اگر زمینه مورد علاقهتان رمان باشد، باز هم فرقی نمیکند. دو سه شاهکار را با نهایت دقت مطالعه کنید به حدی که آنها را تدریس کنید.
برای این منظور کتاب را جمله به جمله با دقت بخوانید و این موارد را پیگیری کنید: ربط هر عبارت با موضوع فصل، ارتباط میان فصول، رابطه اجزاء متن با کلیت آن و بالعکس، معنادهی کلیت متن به اجزائش و... . و این ماجرا البته پایانی ندارد؛ زیرا میتوان بعدها نسبت میان آن کتاب با دیگر کتابها، با دیگر نظریات، با زمینه تاریخی و بافت اجتماعی را نیز بررسی کرد. همچنین میتوان نسبت آن کتاب را با وضعیت و شرایط خاص خود در نظر گرفت و چیزها فهمید.
اثر این نحوه متنخوانی در خواندن دیگر کتابها و کتابهای دیگر زمینهها نیز بسیار مفید است. یعنی اگر کسی یک متن فلسفی را به آن صورت بخواند، با ذهن نیرومندی که پیدا میکند میتواند یک رمان را بهتر بخواند، و بالعکس. حتی در دیگر ساحتها نیز بهکار میآید. برای مثال خواندن یک رمان خوب با آن کیفیت بالا باعث میشود که خواننده، یک فیلم خوب را بهتر ببیند و دقیقتر نقد و بررسی کند.
ممکن است کسی بپرسد این کار چه سودی دارد؟ عرض کنم که فایدهاش بهقدری بزرگ و زیاد است که در اینجا نمیتوان حق مطلب را ادا کرد. خودتان تجربه کنید و اثرات درخشان آن را ببینید. سود این کار در همه عرصههای زندگی ظاهر میشود. برای مثال چه سودی دارد که شخصی عضلات خود را بزرگ و قوی سازد؟ طبیعی است که چنین کسی با چنان قدرتی در هر کاری بهتر عمل میکند؛ از خرید میوه و هندوانه گرفته تا اسبابکشی منزل. ذهن قوی نیز در همه عرصههای زندگی بهکار میآید؛ دوستی، شغل، تربیت کودک، تفریح، روابط انسانی، ازدواج، انتخابات، سفر، خرید و فروش و ... .