در این روزها مردم تا خرخره در ماسک و وایتکس فرو رفتهاند و بر گلوی خود پنجه میکشند. تلگرام هم اوضاع خوبی ندارد و چه بسا کرونا گرفته؛ زیرا نفسش درنمیآید. احتمالاً نوع الکترونیکی این ویروس را گرفته باشد، وگرنه این حجم از فیلترینگ نوبر است. اصلاً بسیار هم خطرناک است. منظورم برای ما نیست. ما که بمیریم هم خطرناک نیست. برای آن آقایان خطر دارد؛ زیرا آنقدر دُز آن را بالا بردهاند که ممکن است نتیجهی معکوس دهد و کار دست خودشان بدهد. به این صورت که یکباره جهتش عوض شود و برگردد در سیمهای وزارت ارتباطات و برود بالا و کل آن وزراتخانه را از کار بیندازد.
البته همین حالا هم بهتر است اسم آنجا را عوض کنند و بگذارند وزارت انقطاعات. وگرنه ارتباطات که بهطور طبیعی بین مردم شکل میگیرد و انسانها کاری جز آن ندارند. این وزارتخانه فقط متکفل قطع و قلعوقمع همه کانالهای ارتباطاتی است.
کسی نیست به آنها بگوید پدرجان مردم که دیگر کار و زندگی ندارند؛ فقط در تلگرام کانال و گروه دارند و باید روزانه چند کلیپ دابسمش و استوری برای دوستان و آشنایان خود بفرستند. آنها هم که چیزی نمیفرستند باید صبح تا شب فضولی کنند ببینند ملت چه استاتوسی گذاشتهاند؛ مثلاً «در هر نگاهم عشق دیگر خفته است» که نشان میدهد معظمله چشمان بیشفعالی دارد؛ یا «راجب اونم درمیره جونم» که هزاران معنای ناگفتنی در آن نهفته است.
معنای این حرفها نکوناله نیست. از جهت مابعدالطبیعی امیدوارم کل این دنیا از همان مبادی عالیه فیلتر شود. به من چه اصلاً. من فقط میخواستم این چند خط را برای یک از دوستانم بفرستم که خب همینجا میگذارم:
«بهخاطر فکری که یک لحظه از ذهنت میگذرد، برای دیگران مشکلی به بار نیاور! بهخاطر آرزویی که یک لحظه بر دلت میگذرد، از خیر و درستی دور مشو!»