تأملات در فلسفه غیراولی

مشخصات بلاگ
تأملات در فلسفه غیراولی

ایضاحی در باب ابهام

پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۲۶ ق.ظ


از زمانی که وضوح و تمایز به عنوان ملاکی برای ارزش و اعتبار مفاهیم توسط دکارت (1596-1650) مطرح شد، تاکنون به‌صورت‌های مختلفی به‌کار گرفته شده است. فیلسوفان زیادی نیز همچنان از این معیار استفاده می‌کنند. بهره‌برداری از این قاعده به‌ویژه در سنت فلسفه تحلیلی به اوج خود می‌رسد. منظور این نیست که چنین چیزی بی‌اعتبار است. اما طرفداران این نوع فلسفه‌ورزی در مواجهه با هر چیزی آن را یکسان به‌کار می‌بندند، در حالی‌که چنین تعمیمی اصلا درست نیست؛ زیرا این روش مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی است که باعث می‌شود در برخی موارد معنای اصلی از دست برود.  

در این زمینه واژه عربی "حُسن" را می‌توان مثال زد. برخی افراد از ابهام آن می‌گویند؛ زیرا بر این باورند که این واژه معنای دوگانه دارد: خوبی (اخلاقی) و زیبایی. به همین دلیل آن را مبهم می‌دانند و می‌گویند باعث سوفهم می‌شود. اما این پندار سخت برخطاست؛ زیرا این معنای دوگانه به معنای ابهام "حسن" نیست، بلکه شیوه متفاوتی از فهم است. عرب‌ها امر زیبا و امر اخلاقی را مقارن می‌دانند. از نظر آنان امر زیبا اخلاقی و امر اخلاقی زیباست. افلاطون نیز به شکلی دیگری بر همین باور بود. ژیل دلوز (1925-1995) با بررسی‌های خود نشان داده است که به‌طور کلی در یونان باستان همیشه ابژه را به مثابه یک امر زیبا درک می‌کردند و نه یک چیز هندسی. اما دکارت بر این باور بود که ابژه همیشه به مثابه یک چیز کمی و هندسی توسط سوژه درک می‌شود. ولی او، اگر هم واقعا چنان درکی داشت، فقط دیدگاه خاص خود را مطرح کرد. ظاهرا آن ملاک معرفت‌شناختی نیز مبتنی بر درک ابژه‌ها به مثابه امور کمی و هندسی است.

به‌طور کلی انسان با توجه به وضعیت وجودی خاصی که دارد، درک متفاوتی از ابژه پیدا می کند. برای مثال یک نوزاد هر ابژه‌ای را به مثابه "خوردنی/خوراک" درک می‌کند. به همین علت دستش به هر چیزی برسد فوری آن را به دهان می‌برد، حتی اگر عضوی از بدن خودش باشد. در برخی از حالت‌های فهم نیز اساسا تفکیک سوژه و ابژه از اساس منتفی است. بودا، لائوتسه، ابن‌عربی و بسیاری دیگر از فرزانگان شرقی به هیچ وجه جهان را همانند دکارت درک نمی‌کردند. آنان انسان و جهان را کاملا به‌گونه دیگری می‌فهمیدند. شیوه متفاوت آنان از فهم انسان و جهان در زبان‌شان بازتاب می‌یافت و امروزه افرادی که از آن شیوه فهم برخوردار نیستند زبان و اندیشه آنان را متصف به ابهام می‌کنند. برخی از فیلسوفان تحلیلی هر عنصری را که  برای آنها آشنا نباشد، به‌راحتی کنار می‌گذارند. می‌توان گفت ناآشنایی‌زدایی می‌کنند! این افراد به گونه‌ای سخن می‌گویند گویی تاکنون هیچ‌کس چیزی نفهمیده و آنان برای اولین بار معنای درست هر چیزی را به‌خوبی دریافته‌اند. آنها با این نگاه محدود خود به جان همه چیز می‌افتند و همه چیز را از همه چیز جدا می‌کنند و در نهایت هم چیزی باقی نمی‌گذارند. و خرسند از این‌که بی‌معنایی همه میراث معرفت بشریت را نشان داده‌اند.

اما باید متوجه این نکته مهم و ظریف بود که گاهی آنچه به عنوان وضوح مطرح می‌شود چیزی نیست مگر تحمیل یک نحوه فهم بر دیگر شیوه‌های فهم. آن نحوه فهم نیز پیش‌فرض‌هایی دارد که نادیده گرفته می‌شود. نتیجه این‌گونه ایضاح چیزی نیست مگر حذف کردن دیدگاه‌های دیگر و کنارگذاشتن شیوه‌های متفاوتی از فهم جهان. این نوع ایضاح از بزرگترین و بدترین نوع تحویل یا فروکاهش است؛ زیرا شیوه‌های بزرگ و مهمی از درک و فهم جهان را به یک نحوه خاص و محدود فرو می‌کاهد. نابود کردن شیوه‌های متنوع فهم جهان نتیجه‌ای جز ازدست‌رفتن امکانات بشری برای فراروی از وضع موجود ندارد. وانهادن همه شیوه‌های فهم و چسبیدن به فهم خاص فعلی، ما را از تحول و دگرگونی محروم می‌سازد. در پایان ما می‌مانیم و میان‌مایگی.

در حالی‌که همدلی و مشارکت در یک شیوه فهم باعث تغییر و دگرگونی در سوژه می‌شود و اگر استمرار پیدا کند، در نهایت منجر به تحول در شخص و خودآفرینی انسان می‌شود. اگر هم تا حد تغییر پیش نرود، دست‌کم افق فکری او را بیشتر می‌گسترد. ما امروزه نیاز داریم که از همه دستاوردهای معنوی بشریت استفاده کنیم تا بر غنا و گستردگی افق فهم خود از انسان و جهان بیفزاییم تا بلکه از این فروبستگی درون راه برون‌رفتی بیابیم.

  • علی غزالی‌فر

معرفت شناسی

وضوح و تمایز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">