تأملات در فلسفه غیراولی

مشخصات بلاگ
تأملات در فلسفه غیراولی

من، جهان و دیگران

سه شنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۰ ب.ظ


میزدیم.

قدم میزدیم؛ با دوستم در خیابان انقلاب. با هم جدی هم حرف هم میزدیم.

نرسیده به میدان، در یکی از فرعی ها ازدحام شده بود. با گوشه چشم نیم نگاهی کردم و دیدم دعوایی برپاست. پس از اندکی غوغایی برخاست. جوانی سی و پنج ساله با پیرمردی هفتاد ساله سخت مشغول زد و خورد و فحاشی بودند! بر سر و صورت هم مشت می کوبیدند و سیلی میزدند. زبان دریده رکیک ترین فحشهای عالم را با نعره نثار خانواده های یکدیگر می کردند. همسر مرد جوان نیز گوشه ای ایستاده بود؛ جیغ می زد و گریه می کرد. ملت غیور همیشه در صحنه نیز حاضر و آماده گرم تماشا بود. من، من خجالتی و ضعیف، من کم رو و نحیف، سیل جمعیت را شکافتم و آنها را از هم جدا کردم و سرشان داد زدم تا برمند. یکی دو نفری هم آمدند و کمک کردند دعوا تمام شود و بروند. من هم دست در جیب و خنده بر لب به مسیر اصلی برگشتم، همراه با یک خرسندی عظیم از درک حضور هستی و درک حضور در هستی.

 

من عمیق ترین تجربه های وجودی و ژرف ترین آرامشی را که در زندگی خود تجربه کرده ام در چنین موقعیت هایی بود. حضور جدی و مسئولانه در چنین موقعیت هایی به من آموخت که نباید در جهان بی کنش باشم و نیز نباید بی تفاوت از کنار انسان ها بگذرم. آلبرکامو می گوید: "همواره زمانى فرا مى رسد که باید میان تماشاگر بودن و عمل کردن یکى را برگزید، این معیار انسان شدن است". اگر انسان از سنخ شدن است، پس مواجه و درگیری جدی با عالم و آدم انسان ساز است. انسان یک حقیقت کامل و تمام شده نیست که در پس کنش های خود قرار گرفته باشد و در لایه و سطحی متاخر از ذات و حقیقت خود دست به عمل بزند. حقیقت انسان در چنین موقعیت هایی ساخته می شود و به تبع، همه چیز انسان در این موقعیت ها شکل می گیرد. مثلا انسان به نحو پیشینی شجاع نیست. شجاعت با حضور شجاعانه در چنین موقعیت هایی حاصل می شود. کنار کشیدن از عالم و بی تفاوت بودن نسبت به انسان ها رابطه انسان را با هستی قطع می کند و باعث می شود در یک توهم عمیق و هولناک فرو رود. آرامش در دل طوفان نهفته است. رسیدن به وحدت فقط از طریق کثرت ممکن می شود.

- زلف آشفته او موجب جمعیت ماست

چون چنین است، پس آشفته ترش باید کرد.


همچنین اصلاح روابط انسانی به هر نحوی، گفتاری و رفتاری، چه بسا مهمترین وظیفه و مسئولیت اخلاقی و حتی وجودی ما باشد. شاید به این دلیل که بزرگترین شرور عالم که بر سر انسانها می بارد، منشئی جز خود انسانها ندارد. مسئله شر، متوجه انسان است و نه طبیعت بی زبان و مهربان. خداوند نیز در اینباره می فرماید: ( و اصلحوا ذات بینکم ). انجام اوامر الهی غایتی ندارد جز درک حضور حقیقت مطلق در فعل اخلاقی؛ نوعی تجربه وجودی و باطنی؛ ( و خدایی که همین نزدیکیست...).

 

بسیاری از مسائل و مشکلات نظری و عملی با اتخاذ چنین رویکردی حل یا منحل می شوند؛ زیرا علاوه بر اینکه ریشه در یک وضعیت وجودی خراب و ویران و نابسامان دارند، ناشی از جداافتادگی انسان از جهان و دیگران دارد. بدون دیگران انسان به هیچ چیزی نمی رسد. اصلا بدون دیگران انسان به هیچ می رسد. غمگین و افسرده و پژمرده ای و می خواهی شاد باشی؟ دیگران را شاد کن! احساس بدبختی می کنی؟ به خوشبخت شدن دیگران کمک کن! در پی فرار از پوچی هستی؟ معنابخش زندگی دیگران باش! هر چه را که نداری و می خواهی داشته باشی، به دیگران عطا کن تا نصیبت شود. فقط مواظب باش بند ارتباطت با جهان نگسلد؛ چرا که هر کس از عالم کنار بکشد و در گوشه ای بخزد، خود خویشتن خویش را از دست خواهد داد. آخر من و دیگران همچون گوی ها و اتم های پراکنده و بی ربطی نیستیم که در صفحه جهان بی ارتباط با هم پخش و پراکنده شده باشیم. من، جهان و دیگران تنگاتنک درهم تنیده شده ایم؛ با هم ساخته می شویم و با هم ویران می گردیم. و البته این رابطه "من" با جهان و دیگران یک رابطه بیرونی نیست؛ درونی است. "من" از درون با جهان و دیگران نسبت برقرار می کند. به همین دلیل بی تفاوتی نسبت به جهان و دیگران یعنی از دست دادن خود و متوقف شدن فرآیند ساخته شدن "من"؛ یعنی از دست دادن و باختن خود.

 

و در آخر اینکه به نظرم زندگی هیچ نیست مگر فرصتی برای خوب بودن، و خوب بودن بدون خوبی کردن به دیگران محقق نمی شود.


نظامی هم شاید همین را می گوید:


جهان آن کسی راست کو در جهان
خورد توشهٔ راه با همرهان
.

  • علی غزالی‌فر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">