تأملات در فلسفه غیراولی

مشخصات بلاگ
تأملات در فلسفه غیراولی

با جوانان مجرد سخن از نور مگوی!

دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۳۴ ق.ظ


یکی از اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌های خاورمیانه کتاب‌های فلسفی می‌خرد و از فلسفه زبان هم چیزهایی می‌داند. چند جا هم حسابی سرش گرم است، به عنوان مسئول و مدیر و مجری و مشاور و همه چیز. همسرش نیز علاوه بر این‌که همانند خودش هیئت‌علمی است، مطب هم دارد. پزشک لثه و دندان و مسواک است. این زوج خوشبخت دست در دست هم با تخصص‌های‌شان تمام فضای دهان انسان را پوشش می‌دهند.


روزی یکی از دانشجویان نزدیک آن استاد از او پرسید ماهانه چقدر درآمد دارند. وی با صداقت گفت خیلی زیاد نیست؛ هر دو با هم، ماهانه، حدود سی چهل تومن. و این یعنی ماهانه حداقل چهل پنجاه میلیون تومان پول به این خانه سرریز می‌شود. طبیعی است کسی که پشتوانه‌اش یک ثروت عظیم باشد، اعتمادبه‌نفسی دارد در حد اعتمادبه‌نفس واجب‌الوجود بالذات. غنی بالذات است. اما ایشان اصلا مادی‌گرا نیست و همیشه برای دانشجویان از اهمیت، ارزش و اولویت زندگی معنوی سخن می‌گوید. البته ایشان اهل فلسفه است و از جهت نظری قائل به زیست‌جهان هم هست. فلسفه را زیست‌جهان مقید درونی می‌داند و سیاست را زیست‌جهان مقید بیرونی که هر دو ذیل زیست‌جهان معنویت حقیقی مطلق قرار می‌گیرند. علاوه بر مطلق و مقید، از عام و خاص هم استفاده می‌کند. یک چیزهایی عام است و چیزهای دیگری خاص، که فراموش کردم چه بودند. اما یادم هست که در آخر همه آنها در نور مطلق معنوی حل می‌شوند؛ همچون حل شدن بستنی در آب‌هویج و نه همچون قاطی شدن تکه‌های چیپس در چای؛ یا یک همچو چیزی. همیشه‌ی خدا هم در پایان خاطرنشان می‌کند که انسان نور است. خدا نور است. جهان نور است. همه چیز نور است، فقط چشم‌ها را باید سمباده کشید. گاهی با فروتنی بسیار نسخه‌های معنوی هم برای دانشجویان می‌پیچد. اعتمادبه‌نفس مالی گاهی در معرفت و معنویت ظهور می‌کند.


اما ایشان بهتر است این حرف‌های لوکس و لوس را در مجالس آریستوکراتیک خود سر میز شام بگذارند. کسی که با شغل و فعالیت‌های جانبی، گاهی ماهی یک میلیارد ریال هم روزی‌اش می‌شود، باید هم عالم و آدم و اشیاء را نور ببیند. خدای چنین کسی هم قطعا یا نور است یا پول. چنین کسی اگر میکروسکوپ به صورتش بچسباند، همه مولکول‌های اجسام را هم به‌صورت الماس خواهد دید. اما کسی که نیازهای اولیه‌اش تأمین نمی‌شود، حق دارد حس کند جهان به تنگی گور است.


دانشجویان مجرد و بیکاری که بالاترین لذت زندگی‌شان خوردن در خیابان و خوابیدن در خوابگاه است، با چهره‌ای از عالم مواجه می‌شوند که آن عالی‌جناب نه درکی از آن دارد و نه حتی می‌تواند آن را بفهمد. آن بینوایان زندگی‌شان را در ساحت نکبتی می‌گذرانند که امثال آن خوش‌تیپ هرگز حتی یک لحظه به آن‌جا گام ننهاده‌اند. لذا او به هیچ‌وجه صلاحیت ندارد به آنان راه و روش عمیق زیست اخلاقی و حیات معنوی را بیاموزد. می‌خواهد به آنها کمک کند؟ به آنان پول بدهد. بدون شک اسکناس‌هایش از نسخه‌های معنوی‌اش بیشتر بر ارواح دانشجویان اثر شفابخش می‌گذارند. اما ایشان در عوض، در جدیدترین نسخه خود سفارش اکید کرده که دانشجویان، حتما پول خود را ایثار کنند. احتمالا برای این‌که شمعی باشند در تاریکی عالم و بدین وسیله در بسط نور در جهان ظلمات به نورالانوار یاری برسانند.


این دیگر در این شرایط نکبت قابل‌تحمل نیست. کسی که با حرف زدن مثل سیل و ریگ پول به حساب بانکی‌اش سرازیر می‌شود، حق ندارد به کسانی که با جان کندن مثل قطره‌چکان پول درمی‌آورند بگوید با پول‌های‌شان چه کنند. سرشت حقیقی اخلاق و معنویت هارت‌وپورت قلمبه‌سلمبه نیست، بلکه نحوه وجود و شیوه زیستن است، بدون حرف اضافه. البته شاید آن استاد انسان معنوی نیکی باشد، اما او فقط می‌تواند امثال خود را به نیکی دعوت کند؛ آن هم سر میز شام... در رستوران. راهنمای معنوی زندگی هر کسی از جنس خود اوست؛ یعنی کسی که دردها، رنج‌ها، مصائب، کمبودها و به‌طور کلی، بدی‌ها و شرور آن نحوه زندگی را بی‌واسطه تجربه کرده و توانسته از آن تاریکی به نوری برسد. چنین کسی در حد خودش می‌تواند به افرادی همچون خود کمک کند. 

  • علی غزالی‌فر

اخلاق

فلسفه زندگی

معنویت

نظرات  (۲)

از کتابهایی که خوانده اید هم اینجا بنویسید...از بینوایان مثلا
پاسخ:
چشم! سعی میکنم در یادداشت های بعدی درباره کتابها مطالب بیشتری بنویسم.
ممنون از پیشنهاد خوب شما.

فعلا یادداشت جدید رو مطالعه کنید، با عنوان: جنایت و مکافات.
چند کتاب خوب و نکاتی درباره کتابهای خوب ذکر کردم.
چقدر قشنگ و دقیق بود حرفایی که گفتین،
 نماینده های مجلسو به مدیریت جهادی تشویق می کنن و ازشون می خوان به سفرهای خارجی غیرضروری نرن،مدیریت جهادی و سفر خارجی غیر ضروری، حرفاشون شبیه کاریکاتوره 
پاسخ:
ممنون از توجه شما
بله درست میفرمایید. مشابه آن مورد کم نیست.
همه جا یافت میشود، گشته ایم ما :-)

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">