گذشته نگذشته
وقتی از اتین ژیلسون (1884-1978)، فیلسوف ممتاز و پژوهشگر سترگ فلسفههای قرون وسطی، درباره گذشتهاش سوال شد، اینگونه پاسخ داد: "آدمی هفتاد و پنج ساله باید گفتنیهای بسیاری درباره گذشتهاش داشته باشد، اما اگر تنها به شیوه فیلسوف زیسته باشد، بیدرنگ درمییابد که گذشتهای ندارد".
دستکم، فیلسوف، گذشتهای که گذشته باشد، ندارد. گذشته به معنای مجموعه رخدادهایی که یکبار برای همیشه اتفاق افتاده و تمام شده باشد، برای فیلسوف ابدا وجود ندارد. ارزش و اهمیت گذشته در چیزهایی است غیر از وقایع و ماجراها؛ چیزهایی که در خود گذشته نیستند، بلکه در ورای آن قرار دارند. وانگهی آن چیزها هیچگاه پایان نمییابند. و به این دو دلیل، گذشته همیشه به صورتی امری گشوده و ناتمام درمیآید. آن چیزها چیستند؟ نتایج و معنا.
گذشته پیامدهایی دارد که هرگز بهطور کامل محقق نمیشوند. فیلسوف با اندیشیدن به گذشته خودش و تغییر در موضعگیری نسبت به آن، همواره نتایج آن را دگرگون میکند. مثلا سالها پیش واقعه غیرمنتظرهای رخ داد، اکنون نتیجه آن چیست؟ شادی یا ناراحتی؟ عشق یا نفرت؟ ترس یا شجاعت؟ معلوم است که معلوم نیست. نتیجه هر چه باشد، در خود گذشته نیست. گذشته با اینگونه بازنگریها، بهطور مرتب، در اکنون و آینده زنده میشود. این امر به این خاطر است که تقدیر گذشته وابسته به فهمی است که از آن حاصل میکنیم. گذشته برای فیلسوف به منزله خوابی است که آن را تعبیر میکند. شوپنهاور (1788-1860) میگوید: "چهلسالِ نخستِ زندگی، متن را فراهم میآورد و سیسال بعدی، تفسیر متن را، که معنای واقعی و ارتباط متن را با نتایج اخلاقی و همه ظرافتهای آن، برای ما قابل فهم میکند". و البته باید افزود که تفسیر یک متن هم هیچگاه پایان نمیپذیرد.
آری، عنصر نهایی و تعیینکننده گذشته معنای آن است که همیشه به تعویق میافتد و لذا گذشته تبدیل به امری سیال و متغیر میشود که همراه با فیلسوف پیش میآید و استمرار پیدا میکند. آن ماجرایی که سالها پیش رخ داد، خوب بود یا بد؟ این پرسش پاسخ قطعی و نهایی ندارد؛ زیرا معنای کامل آن ماجرا در خود آن نیست. معنای آن ماجرا سیال است و مرتب نوسان میکند. از همین روی، انسان بهخاطر یک ماجرای واحد گاهی خود را خوشبخت میداند و گاهی خود را بدبخت میبیند. بنابراین گذشته ماده خامی است که او مرتب با اندیشهورزی خود صورت دیگری به آن میدهد. وی با اندیشیدن به گذشتهاش همیشه آن را تغییر میدهد، بلکه میآفریند. او با قلم اندیشههایش گذشته خویش را بازنویسی میکند. به همین دلیل فیلسوف هیچگاه از گذشته خود ناراحت و از سابقه خود ناامید نمیشود.
- ۹۶/۰۱/۲۵
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.