تأملات و مکالمات
- امروزه پرداختن به فلسفههای اسلامی چه وضعیتی دارد؟
- امروزه، بهخاطر وجود نهادهای دولتی و حمایتهای حکومتی، کارهای پژوهشی در زمینه فلسفه اسلامی رونق گرفته است. و البته چنین پشتوانهای در زمینه فلسفههای غربی وجود ندارد.
- این پژوهشها را چگونه برآورد میکنید؟
- از جهت کمی که بسیار قابل توجه است.
- از جهت کیفی چطور؟
- از جهت کیفی، خب.... البته به موازات کمیت پیش نرفته و این طبیعی است. همیشه و همه جا کیفیت پا به پای کمیت جلو نمیرود. اما با این وجود، کارهای کیفی خوب و قابل قبولی هم انجام شده و میشود.
- بله امروزه در حوزه فلسفه اسلامی، بسیاری ادعای تخصص را در همه یا برخی از فلسفهها دارند؛ مثلا مدعی هستند که ابنسیناشناس، سهروردیشناس، ملاصدراشناس یا چیزهای دیگر هستند. موافقید؟
- خب ببینید این افراد اگر صادق و سختکوش باشند، که برخی قطعا چنین هستند، حداکثر کاری که کردهاند آن است که بیشتر یا همه آثارِ، مثلا، ابنسینا را بهخوبی خواندهاند و لذا خوب میدانند که نظریات ابنسینا دقیقا چیست.
- خب چنین چیزی برای ابنسیناشناس بودن کافی نیست؟
- آشکارا خیر.
- پس ابنسیناشناس کیست؟
- تلاشهای این افراد شایسته تقدیر است، اما ابنسیناشناس کسی نیست که میداند ابنسینا چه گفته است، بلکه کسی است که میداند ابنسینا چه میتوانست بگوید. به عبارت دیگر، ابنسیناشناسی که بهدرد ما میخورد باید چنین باشد؛ زیرا ما به ناگفتههای ابنسینا بیشتر نیازمندیم.
- چرا؟
- زیرا یک فلسفه حقیقی چیزی در درون خود دارد که باعث میشود در هر زمانی سخنی برای گفتن داشته باشد. متخصص حقیقی آن فلسفه در هر دورهای کسی است که آن ناگفته را به زبان آن روزگار بیان کند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.